الهینامه
الهی، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتابآفرینت نورم ده.
الهی، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهی، ما همه بیچارهایم و تنها تو چارهای، و ما همه هیچکارهایم و تنها تو کارهای.
الهی، وای بر من اگر دانشم، رهزنم شود و کتابم، حجابم.
الهی، آزمودهام تا شکم دایر است، دل بایر است. یا من یحیی الارض المیته، دل دایرم ده.
الهینامه آیتالله حسنزاده آملی
جناب« قدمبردار»
نویسنده: نظیفهالسادات موذن (باران)
شیخ ابوسعید به طوس رسید. مردمان از شیخ استدعای مجلس کردند. شیخ اجابت کرد. بامداد در خانقاه استاد، تخت نهادند و مردم میآمدند و مینشستند. چون شیخ بر تخت شد و مقریان قرآن برخواندند و مردم میآمدند چندانک کسی را جای نماند. معرف برخاست و گفت: خدایش بیامرزد کی هرکس از آنجا که هست، یک گام فراتر آید. شیخ گفت: وصلیالله علیمحمدوآلهاجمعین و دست بر روی فرو آورد و گفت: هرچه ما خواستیم گفت و جمله پیامبران بگفتهاند، او بگفت؛ خدایش بیامرزد که هرکس از آنجا که هست یک گام فراتر آید. چون این کلمه بگفت، از تخت فرود آمد و آن روز بیش از این نگفت.1
یک قدم؟ تنها یک قدم از من راضی میشوی؟ اگر به همین راحتی است، میآیم. همین امروز میآیم. همین حالا... نه! چند لحظه صبر کن. انگار کاری برایم پیش آمده است. بماند برای فردا. فردا حتماً میآیم! همان یک قدم دیگر؟! ها؟ بیشتر که نبود؟! باشد. وعده ما فردا.
چند فردا بعد: راستی قرار بود من بیایم؟ دیر که نشده؟ فقط چند روز ناقابل گذشته است! مهم این است که آمدم. یک قدم بیشتر که قرار نیست بردارم؛ این همه وقت هست برای برداشتن یک قدم. من هم که هنوز جوانم؛ زندگیام پر است از فرصت.
اصلاً حالا که به این نتیجه رسیدیم، چرا عجله کنیم؟ اگر آن قدم را حالا در جوانی بردارم، بقیه عمرم را چهکنم؟ بله، بهتر است این کار را مدتی عقب بیندازم و سرفرصت و بدون عجله انجام دهیم.
مدتی بعد: امروز تصمیم گرفتهام آن قدم را بردارم. خوب؛ حالا باید به کدام طرف بیایم؟ من که نمیدانم کدام سمت هستی؟
خودت گفتهای: فأینما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ الله 2 پس لابد به هر سمتی میشود آمد! میشود به عقب بروم؟ یا به چپ یا به راست؟ اشکالی ندارد؟ یا نه؛ باید به طرف آسمان بروم! به همان سمت که دست و نگاه دعایمان میرود. یا نه...!
آی! جناب قدمبردار! این راه و رسم قدم برداشن نیست! کسی که قرار است فقط یک قدم بردارد، آن یکی باید طوری باشد که یک باشد.
شاید این یک همان باشد که گفتهاند: یک قدم بر نفس خود نه وان یکی در کوی دوست! شاید این یک قدم میخواهد تو را یاد مَن اسْتَوی یوماه فَهوَ مَغبُونٌ3 بیاندازد! یادت بیاندازد که: اگر روزی یک گام پیش نمیروی، لااقل هر روز جزئی از آن یک را در خودت ایجاد کن. نه اینکه بروی و چند روز بعد بیایی فیلت یادِ هندوستانِ قدم برداشتن کند و باز بیایی و بهانهای تازه و حرفی تازه و...
مگر نشنیدهای که فرموده: اگر یک قدم به سوی من بیایی، ده قدم به سوی تو خواهم براشت.4 مگر دنبال رسیدن، دنبال حذف فاصلهها نیستی؟
پس دست به کار شو! یکی که بیشتر نیست! یاعلی!
خدا کند از آنهایی باشم که:
1. ایمان به غیب دارند: یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ بقره/3.
2. نماز بهپا میدارند: یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ بقره/3.
3. از آنچه روزی آنهاست: انفاق میکنند: وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ بقره/3.
4. نشسته و ایستاده به ذکر خدا مشغولاند: یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا آلعمران/191.
5. هنگامی که خداوند یاد میشود: قلبهایشان میلرزد: إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ انفال/2.
6. فروتنی و تواضع در صورتهایشان پیداست: سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ فتح/29.
7. با تواضع و آرامش راه میروند: یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا فرقان/63.
8. دیگران را بر خود ترجیح میدهند: وَیُؤْثِرُونَ عَلَى? أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ حشر/9.
9. خشم خود را فرو میبرند: وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ آلعمران/134.
10. عذر دیگران را میپذیرند: وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ آلعمران/134.
11. همیشه در کار خیر پیشقدم هستند: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ بقره/148.
12. هیچ کاری آنان را از یاد خدا باز نمیدارد: لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ نور/37.
13. از روز واپسین سخت هراساناند: یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ نور/37.
14. سحرگاهان استغفار میکنند: وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ذاریات/18.
15. اندکی از شب را میخوابند: کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ذاریات/17.
16. نیمههای شب با بیم و امید: خدای خویش را میخوانند: تَتَجَافَى? جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا سجده/16.
17. شبها را با مناجات سحر میکنند: یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا فرقان/64.
18. با مردم به نیکی سخن میگویند: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا بقره/83.
19. به سخن دیگران خوب گوش میدهند و بهترین آنها را قبول میکنند: یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ زمر/18.
20. دیگران را سفارش به راستی و درستی میکنند: وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ عصر/3.
21. اگر حکم خدا و پیامبرش را شنیدند: میگویند: سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا بقره/285.
22. امانتدارند و به عهد و پیمان وفادار: وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ مؤمنون/8.
23. نماز خود را به وقت و شرایط و حضور قلب محافظت میکنند: وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى? صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ مؤمنون/9.
24. و حرف آنها این است: رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ آلعمران/53.
سراینده: خانم فاطمه مهری رضایی از رضاآباد رفسنجان
یادمه روزی که رفتی
وعده دادی برمیگردی
برامون سوغات مییاری
عدل و یکرنگی مییاری
گفتی در زمان غیبت
دعای فرج بخونیم
صبح جمعهها به یادت
ندبه را بلند بخونیم
یادمه روزی که رفتی
از نسیم عشق گفتی
از شب دمشق گفتی
از سیاهیِ سپیدی
از غم دو برج گیتی
از شه ملک مدینه
فلسفه شیطانپرستی
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند. دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند.
ـ دلایل استفاده از موسیقی شیطانپرستی(متالیکا)
الف . جاذبه های مجازی و حاشیهای موسیقی شیطانپرستی( متالیکا) مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران
ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاءتجهیزات فنی تکثیر و توزیع
ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانوادهها ،شرکتها ،اتومبیلهای شخصی ،رایانههای شخصی بالاخره گوشیهای تلفن همراه
ـروند و روال
روند و روالی که موسیقی متالیکا در گسترش مقوله شیطانپرستی تاکنون طی کرده است بسیار قابل توجه میباشند .
ظهور یک خواننده جدید دقیقا به مثابه یک شیطان جدید همواره جمع تازهای از علایق و عواطف اقشار مختلف مردم در کشورهای جهان را (علیالخصوص جوانان) به خود جلب میکند.
نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطانگرایی می باشد . از سوی دیگر با گذشت زمان خوانندگان متالیکا همه روزه بیشتر تمایلات شیطانی خود را آشکار مینمایند و بدینسان میتوان آنها را تنها عامل تبلیغ شیطانگرایی معرفی کرد .
به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند.
معنی علائم گروه های شیطان پرستی و بعضا راک و متال!
در طی 25 سال گذشته به دنبال روی آوردن مردم به سوی معنویات و به منظورجلوگیری ازگرایش مردم به سوی ادیان الهی 2500 فرقه جدید ساخته شده است که با یک حساب سرانگشتی یعنی تقریبا هفته ای 2 فرقه !یکی از این فرقه ها که خود دارای اشکال مختلفی است شیطان پرستی میباشد که نزدیکی بسیار زیادی با جادوگری –witchcraft – دارد که جوانان بسیاری را به دنبال خود کشانده است و بیشتر از همه خود را در غالب گروههای موسیقی به جوامع معرفی کرده است . گذشته از اعتقادات شیطان پرستی، این گروه دارای سمبل ها و نشانه هایی است حتما همه ما با آنها برخورد داشته ایم بد نیست تا معنی برخی از این علائم را بدانیم:
موسیقی و شیطانپرستی(متالیکا)
ارزشهای القایی متالیکا :
متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل « بازگشت به تاریکی »(محور اصلی تفکرات شیطانپرستان ، بیرحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) میباشد .
خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوههای فاسد ، ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از کثیفترین گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند .
همچنین گفتنی است متالیکا از همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ « کوئین » ، همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد .
برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه « موسیقی شیطانی » به فروش رسیده است .
برای آشنایی با افکار خوانندگان و ادارهکنندگان گروههای متالیکا در ادامه خلاصهای از برخی اشعار ایشان با ترجمه آن ارائه میشود
a year of misery
سال بدبختی ؟
Darkness fills the sky.
تاریکی آسمان را در برگرفت
Who met a Death Warrior
چه کسی سلحشور مرگ را ملاقات کرده؟
The legend call it murder
افسانهها آن را کشتار نامیدند
But the eyes of the Death Warrior
اما چشمان سلحشور مرگ
Never saw again the sun upon the sky.
هرگز خورشید را بر فراز آسمان ندید
And the quintessence:
و در اصل:
Everyone recognized war,
همگان جنگ را تایید کردند
My soul was under torture,
روحم زیر شکنجه بود
I see a cemetery fall asleep under fog
قبرستانی را دیدم که در زیر مه به خواب رفته بود
And the unity was never the same again.
و یگانگی هرگز به جود نیامد
Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame
دروغها ، شایعات و نفرت. منافع، دلسردی و شرمساری.
The blood was hot the moon was red
خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ،
And Black Metal created his own grave.
و بلک متال برای خود قبری ایجاد کرد
The demons in our heads the law.
شیاطین بر سر ما قانون،
So I summon you once again,
و من تو را بار دگر فرا خواندم